به گزارش قدس آنلاین، در سالهای اخیر به خصوص پس از ظهور و فراگیری شبکه نمایش خانگی، شاهد آن هستیم که در بسیاری از فیلمها و سریالها تمرکز عجیبی روی نمایش روابط نامشروع، مصرف سیگار و مشروبات الکلی وجود داشته. مسالهای که حتی به نظر میرسد نظارت چندانی هم روی آن صورت نمیگیرد. عادی انگاری این قبیل مسائل و تابوشکنی در تولیدات سینمایی ، رویهای را به دنبال داشته که نتیجه خوشی در پی نخواهد داشت. محمدرضا باقری، تهیه کننده و فعال فرهنگی، در گفتوگو با قدس آنلاین، درمورد علل این مساله و تبعات آن اظهار نظر کرد که در ادامه میخوانید.
در سالهای اخیر عادی انگاری عجیبی نسبت به مصرف سیگار و مشروبات الکلی و روابط نامشروع در فیلمها و سریالها دیده میشود، به نظر شما این رویه از کجا شروع شد؟ سینما یا نمایش خانگی؟
باقری: هردو به موازات هم در این قضیه نقش داشتند. البته لازم به ذکر است که برای شکلگیری درام در برخی موارد، نمایش چنین صحنههایی گریزناپذیر است. اما مساله تکرار و استفاده مکرر از این موارد برای مخاطب ازاردهنده است.
وی افزود: اگر سینمای ما یک ریتینگ (درجه بندی) واقعی داشت، نه مثل وضعیت حال حاضر که روی برخی فیلمها بدون هیچ نظارتی در اجرا، صرفا یک علامت +۱۸ درج میشود، فیلمساز میتواند برای پیشبرد روند داستان و درام قصه از نمایش مواردی این چنین استفاده کند. اما درحال حاضر میبینیم که در اغلب فیلمها و قسمتهای یک سریال بارها و بارها سیگار روشن میشود و مسئله روابط نامشروع قابل مشاهده است، این نشان دهنده یک بیموالاتی در بخش نظارت است که مبحث ریتینگ و درجه بندی فیلم را هم شامل میشود. اگر فیلمساز بداند که برچسب +۱۸ روی فیلمش تبعاتی در زمینه فروش آن خواهد داشت یا مقرر شود که درطول سال امکان اکران تعداد محدودی فیلم با این برچسب وجود دارد، طبیعتا توجه بیشتری در این زمینه مشاهده خواهیم کرد. اما وقتی فیلمساز نظارت مناسبی را در این زمینه نبیند و از تبعات این مساله در بحث جذب مخاطب و اکران آگاه نشود، به این رویه ادامه خواهد داد.
این مساله بیشتر متوجه فیلمساز میشود یا متولیان نظارت؟
باقری: خب فیلمساز را اگر رها کنیم شاید دوست داشته باشد خیلی مسائل و نمادهای دیگری را هم به فیلمهایش اضافه کند. مسئولینی که بر فیلمنامه و صدور پروانه نمایش نظارت دارند باید سختگیری بیشتری در این زمینه داشته باشند. البته که این موضوع نافی چهارچوب اخلاقی خود فیلمساز نیست. فیلمساز هم باید در طراحی نقشها یک سری محدودیتها را داشته باشد. برای مثال در سریالی که اسم نمیبرم شاهد بودیم که تمام کاراکترها سیگار میکشیدند، خوب و بد! خب نمایش این مسئله چه لزومی دارد وقتی به پیشبرد داستان کمک نمیکند؟ گاهی شخصیت منفی داستان سیگار مصرف میکند که برای مخاطب هم قابل قبول است، اما وقتی شخصیت قهرمان و مثبت داستان هم از سیگار استفاده میکند، دیگر نمیتوان توجیه دراماتیکی هم برای آن داشت.
برخی از کارگردانهایی که به خصوص در شبکه نمایش خانگی فعالیت میکنند معتقدند که این مسائل بخشی از واقعیت جامعه است و باید آنها را نمایش داد، به نظر شما این توجیه درستی است؟
باقری: با یک مثال ساده میتوان این توجیه را نقض کرد. این خیلی استدلال سادهانگارانهایست اگر بگوییم چون اتفاقی در جامعه درحال رخ دادن است، پس باید خیلی عریان و صریح آن را نمایش بدهیم. همین مسائل سیگار کشیدن و روابط نامشروع را میتوان به صورت خیلی هنرمندانه به تصویر کشید، به نحوی که هم برای مخاطب جذاب باشد و هم آن تصویر زشت و آزاردهنده وجود نداشته باشد. بارها دیدیم که یک صحنه خشن قتل را با شگردهای هنری طوری نمایش دادند که مخاطب به خوبی متوجه آن شود، بنابراین چه لزومی دارد که حتما این صحنهها را واضح به تصویر بکشیم؟ به نظرم این استدلال عذر بدتر از گناه است.
در فیلمهای سینمایی المانهای مذهبی و ایرانی بسیار کم دیده میشود، به طوری که وقتی یک فیلم را تماشا میکنیم، انگار نه انگار که در ایران تولید شده است! به نظر شما چرا استفاده از این المانها داخلی از سوی فیلمسازان کم شدهاست؟
باقری: مساله اصلی فیلمنامه است. فیلمنامه و قصهای که تهیه کننده، کارگردان و نویسنده برای ساخت ان همکاری میکنند باید ظرفیت استفاده از این المانها را داشته باشد. وقتی داستانی به صورت اقتباسی یا غیراقتباسی دارد تولید میشود که هیچ ربطی به فرهنگ ، جغرافیا و هویت ما ندارد، و صرفا یک داستان است که برای مثال از یک نمایشنامه خارجی برگرفته شده، مسلما دیگر ظرفیت استفاده از یک سری المانها ایرانی و مذهبی را هم ندارد. به نظرم برای پیدا کردن ایراد کار، این مساله را باید در سطح فیلمنامه بررسی کنیم.
باتوجه به اینکه فرمودید نظارت کمی در این رابطه صورت میگیرد، این رویه اگر به همین صورت ادامه پیدا کند چه تبعاتی به دنبال خواهد داشت؟
باقری: همانطور که گفتم نظارت وجود دارد اما فیلمسازها هم راه و چاه مجوز گرفتن را بلدند! برای مثال ۵۰ ایراد خیلی بزرگ را در فیلم میگذارند، دستگاه نظارتی ۴۸ مورد آن را حذف میکند و نهایتا به دو مورد تن میدهد. وقتی من مخاطب یا منتقد فیلم را تماشا میکنم و آن دو ایراد را میبینم، گله میکنم که چرا این دو ایراد در فیلم وجود دارد؛ درحالی که این نسخه درواقع نسخه اصلاح شده و بازبینی شده فیلم است که از فیلتر نظارت هم عبور کرده. اگر پای حرف مسئولین نظارت پروانه ساخت و نمایش بنشینیم خواهیم دید که آنها هم توجیهات قابل قبولی دارند. اما ادامه پیدا کردن این رویه منجر به عادیسازی بیشتر و بیشتری خواهد شد؛ برای مثال برخی صحنههای فیلمهای فعلی اگر ۱۰ سال پیش روی پرده میرفتند، بسیار جنجالی میشدند! اما همین فیلم را در حال حاضر داریم خیلی عادی و طبیعی نمایش میدهیم.
به عنوان جمع بندی، راه حل شما برای جلوگیری از این رویه چیست؟
باقری: همانطور که گفتم این موضوع دو طرف دارد؛ هم فیلمساز باید به مسائل اخلاقی توجه داشته باشند و هم دستگاه نظارتی باید در این رابطه بیشتر سختگیری کند.
خبرنگار: محدثه مودی
نظر شما